به گزارش خبرگزاری تسنیم،سرانجام در 100 روزهگی دولت یازدهم و 10 سالگی پرونده هستهای مذاکراتی که سال 82 با نام روحانیِ دیپلمات گره خورد، بار دیگر با محوریت حسن روحانی و این بار در مقام رئیس جمهور به توافق منجر شود. در حدفاصل این سالها سه دولت و دو رئیس جمهور با پاستور خداحافظی کردند. خاتمی که هشت سال تمام با اتخاذ رویکردی تنشزدایانه در مقام رئیسجمهور کشور انجام وظیفه میکرد در سال 84 جای خود را به کسی داد که درست در نقطه مقابل این رویکرد قرارداشت. احمدی نژاد در مقام سکاندار بعدی پاستور از همان بدو امر نشان داد که هم در گفتار و هم در کردار اعتقاد به سیاست خارجی تهاجمی دارد و تنش زدایی را معادل سازشکاری معنا میکند.
در همه این سالها، توان هستهای ایران، چه در دوران خاتمی و چه دوران احمدی نژاد، فارغ از نوع نگاه روسای جمهور، هم به لحاظ کیفی وهم از بُعد کمی، پیشرفت قابل توجهی یافت. بر اساس معاهده ان پی تی توسعه فعالیتهای هسته ای صلح آمیز، حق تصریح شده همه کشورهاست. از این رو فعالیتهای ایران هم میتوانست کم سر وصدا و به دور از هیاهوهای سیاسی داخلی و فرافکنیهای خارجی پیگیری شود. اما با توجه به نگاه حاکم بر پاستور در تهران و بی اعتمادی پایتختهای آمریکایی و اروپایی و جوسازی اسراییلیها چنین نشد و پا به پای پیشرفتهای ایران در نطنز و فردو و اراک و بوشهر، قطعنامهها و تحریمهای خودسرانه کشورهای غربی یکی پس از دیگری به تهران تحمیل شد.
شیوه عمل دولت گذشته و اقدامات و اظهارات رئیس جمهور سابق در عرصه سیاست خارجی همواره به گونه ای بود که در این دوران به ویژه در سه سال گذشته ایران به جرمی ناکرده و ادعاهایی واهی چهار قطعنامه سازمان ملل، دهها مصوبه پارلمانهای اروپایی و امریکایی و حجمی ظالمانه از تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی را تحمل کرد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل حقوق بینالملل در یک فضای عاری از ابهام و با اتخاذ رویکردی شفاف و تنش زدایانه درعرصه سیاست خارجی، کمابیش هر دولتی قادراست همه این فعالیتهای هستهای را پیگیری کند؛ بدون این که هزینه و تحدید و تهدیدی به عرصه اقتصادی و اجتماعی آن کشور تحمیل شود. با این حال همان گونه که انتظار میرفت گامهای ایران برای تکمیل چرخه تولید سوخت هستهای و مجموعه فعالیتهای صلح آمیز اتمی هیچ گاه لرزان نشد و این تاسیسات در راستای اهداف کشور روز به روز تکمیل تر از قبل شد.
در این وانفسا تلاشها برای مذاکره و تورهای آسیایی، اروپایی و پایتخت به پایتخت مذاکرهکنندگان هسته ای ایران و گروه 1+5 در طول چند سال گذشته هیچ گاه نتوانست پرونده را از بن بستی که طرفین در آن گرفتار آمده بودند رها کند. راز سفرهای بی نتیجه از ژنو و استانبول تا بغداد و مسکو و آلماتی و بن بست و شکستهای پی در پی مذاکرات شاید یک کلمه بود؛ «اعتماد» در میان نبود. گفتار و رفتارهای غیر دیپلماتیک رئیس دولت سابق فرصت بهانه جویی و بی اعتمادی را برای آن سوی میز مهیا میکرد. در مقابل دیپلماسی تهاجمی و توطئه پنداری و بی اعتمادی به غربی جماعت نیز دست از سر این سوی میز بر نمیداشت.
به هر تقدیر روزها هم در پاستور و هم در اعماق تاسیسات هسته ای کشورمان گذشت و گذشت تا حسن روحانی، پرونده هسته ای ایران را پس از هشت سال بار دیگر و این بار در مقام رئیس جمهور تحویل بگیرد؛ پروندهای که هر چند در حوزه فنی و بر اساس برنامه از قبل طراحی شده پیشرفت داشت، اما به لحاظ سیاسی و حقوقی پیچیده تر از همیشه و لاینحل مینمود. با این همه فقط یکصد روز زمان لازم بود تا اولین و اصلی ترین گره از مجموعه گرههای کوری که سوتفاهمها و بی اعتمادیها بر پرونده هسته ای ایران زده بود نه با چنگ و دندان جنگ طلبی که با دست دیپلماسی و راحت تر از آن که تصور میشد باز شود.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوماً بهمعنای تأیید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.