به گزارش خبرگزاری تسنیم از یزد، رحیم احمدی روشن در آئین اختتامیه مسابقه بزرگ کیک زرد در ارتباط با شهادت مصطفی احمدی روشن اظهار کرد: لطف خداوند تبارک و تعالی است که شامل حال ما شد، من خودم را قابل این لطف خداوند عظمی نمیدانم اما مسئله حلال و حرام مسئله کلیدی در زندگی ماست.
لقمه حلال سبب شد خدا برکت مصطفی را به ما بدهد
پدر شهید مصطفی احمدیروشن خاطرنشان کرد: اگر ما نان حلال سر سفره بگذاریم و فرهنگ غنی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را رعایت کنیم، طبیعی است که به خانواده به ویژه فرزندانمان منتقل میشود.
وی افزود: فکر میکنم که این سبب شد که خداوند ما را مورد لطف خودش قرار داد و مصطفی را به ما داد.
احمدی روشن در ارتباط با اخلاق و ویژگیهای شهید مصطفی احمدی روشن گفت: یکی از خصلتهای خوب ایشان که مسئله اصلی ایشان هم بود و مورد لطف خدا هم واقع شد، احترام ویژهای به پدر و مادرش داشت.
مصطفی مصداق آیه قرآن در مورد احترام به والدین بود
پدر شهید مصطفی احمدی روشن بیان کرد: مصطفی مصداق بارز آیه شریفه احسان به پدر و مادر بود، مصداق بارز آن این بود که دوستانش تعریف می کردند مصطفی پشت میز کارش ایستاده بود و موبایلش زنگ زند، وقتی موبایلش را نگاه کرد، تمام قد ایستاد، خم شد و گفت سلام سردار و به این وسیله همه دوستانش فهمیدند که یا مادرش و یا پدرش به او تماس گرفته است.
وی افزود: دوستان وی وقتی این اقدام را دیدند، اعتراض کردند که الان که پدر و مادر تو نیستند چرا این کار را کردی؟ گفت پدر و مادرم نیستند اما خداوند که هست.
احمدی روشن خاطرنشان کرد: من در تربیت فرزندانم سعی کردم آنچه که درست و دینی است را لحاظ کنم، اولین کاری که توجه ویژهای بر آن داشتم، نان حلالی بود که بر سفره میبردم.
با عمل درست به احکام دین فرزندانمان را دینی بار بیاوریم
پدر شهید مصطفی احمدی روشن افزود: این که ما بلند شویم، وضو بگیریم و بلند بلند اذان و اقامه بگوییم و صلوات بفرستیم در حالی که بچهها در خواب هستند، این مثل کندن یک نقش در سنگ است و در افکار بچهها میماند.
وی گفت: نباید بچهها را به زور از خواب بیدار کنیم، این نتیجه عکس میدهد، ما باید خودمان عمل کنیم تا بچهها از ما بیاموزند که باید چه کاری انجام دهند.
احمدی روشن افزود: همسر احمدی روشن در خاطرات خود بیان میکند که وقتی صحبت ازدواج با مصطفی برای من پیش آمد، من خوابی دیدم و دیدم که روی سنگ قبری نوشته که شهید احمدی روشن و وقتی که بعد از ازدواج این موضوع را از مصطفی پرسید و اصرار کرد، مصطفی گفت که من در سن 30 سالگی شهید میشوم.
مصطفی احترام والدین را همیشه نگاه میداشت
پدر شهید مصطفی احمدی روشن اضافه کرد: مصطفی ادب و احترامی که برای پدر و مادر قائل بود، با مادرش خیلی راحتتر بود تا من و برای ازدواج خدمت مادرش رفت و عنوان کرد که من چنین دختری را در دانشگاه دیدم و این دختر را برای ازدواج میخواهم.
وی اضافه کرد: مادرش هم به گفت و ما هم طبق وظیفه خودمان در ارتباط با عروسمان نهایت تحقیق را کردیم و به نتیجه رسیدیم که این خانم هم کفو مصطفی است و این ازدواج مناسب است.
احمدی روشن در ارتباط با لحظه شهادت مصطفی گفت: در روز 21 دی ماه سال 90 و در ساعت 8 و تقریبا 12 دقیقه صبح من و مادر مصطفی قرار بود با ماشین جایی برویم.
مادر مصطفی وابستگی بسیار زیادی به او داشت
پدر شهید مصطفی احمدی روشن افزود: معمول این بود که در روز مادر مصطفی به دلیل وابستگی به مصطفی حداقل یکی دو بار با مصطفی تلفنی صحبت میکرد تا بداند برایش مشکلی پیش نیامده است.
وی افزود: آن روز هم تماس گرفت و با مصطفی صحبت کرد و علی رغم اینکه مصطفی باید در نطنز میبود برای یک جلسه به تهران آمده بود و داشت از خانه به محل کارش میرفت.
احمدی روشن خاطرنشان کرد: قرار بود ساعت 11 ظهر خدمت مصطفی برویم و در دفترش او را ببینیم، البته قرار بود با او تماس بگیریم که ببینیم موقعیت مناسب هست یا نه و بعد برویم.
فکر میکردیم مصطفی حداقل 20 سال دیگر زنده میماند
پدر شهید مصطفی احمدی روشن گفت: من همسرم را رساندم و برگشتم خانه به کارهایم رسیدم، که ناگهان دخترم با گریه و در حالی که دست بر سرش میزد، آمد و گفت انفجاری ایجاد شده و مصطفی هم آنجا بوده است.
وی گفت: من رعشهای در تنم ایجاد شد و گفتم یا صاحبالزمان چه کنم؟ در همین حال بودم که دو مامور آمدند و گفتند که شما با مصطفی چه نسبتی دارید؟ گفتم پدرش هستم.
احمدی روشن خاطرنشان کرد: ما فکر میکردیم دست کم مصطفی بیست سال دیگر زنده میماند اما چند دقیقه بعد از آنکه با وی صحبت کردیم، وی به شهادت رسید.
رهبر انقلاب فرمودند همه جا صحبت فرزند شماست
پدر شهید مصطفی احمدی روشن در ارتباط با دیدار با مقام معظم رهبری، گفت: یک روز در نماز مغرب و عشا دعوت شدیم خدمت حضرت آقا باشیم و بعد از نماز ایشان ما را مورد مرحمت و لطف قرار دادند و فرمودند در آن اطاق باشید من مهمانان را راه بیندازم و خدمت شما برسم.
وی گفت: بعد از آن به پیش ما آمدند و به ما و علی لطف کردند و فرمایشاتی فرمودند، یکی از آنها این بود که فلانی ما هر کجا میرویم، یک حرفی از شهید شما میشنویم و این دلیلش معاملهای بوده که او با خدا کرده است.
احمدی روشن افزود: این که او در ارتباط با پیشرفت این صنعت تلاش کرده جای خودش اما بعد معنوی آن سبب شده که مصطفی به این مقام برسد.
مقام معظم رهبری شهید را مانند شیشه عطر میدانستند
پدر شهید مصطفی احمدی روشن بیان کرد: حضرت آقا در فرمایش دیگرشان فرمودند شهدا مانند یک شیشه عطر میمانند و تا موقعی که درش باز نشده بویش قابل کنترل است اما در شیشه را که باز کردی، دیگر نمیتوانی بو را کنترل کنید.
وی خاطرنشان کرد: حضرت آفا فرمودند شهدا قبل از شهادت هم مثل شیشه عطر در بسته است اما بعد از شهادت عطری هستند که درش باز شده و همه خوبی هایش در جامعه پراکنده میشوند و همه از این خوبیها استفاده میکنند.
احمدی روشن تصریح کرد: این که جوانان به سمت انرژی هستهای گرایش دارند را بزرگی ملت ایران میدانم، بعد از شهادت مصطفی حدود 5 یا 6 هزار نفر داشجو تقاضای تغییر رشته به فیزیک هستهای داشتند.
پدر شهید مصطفی احمدی روشن اضافه کرد: این دو چیز را نشان داد یکی اینکه دشمنان اسلام از احمقترین افراد جهان هستند و نمیدانند شهدا چه جایگاهی دارند، دوم اینکه اگر یک نفر را به شهادت میرسانند، هزاران هزار و شاید میلیونها میلیون نفر را خداوند تحویل این جامعه میدهد، ما هر کجا که پیش قشر جوان و دانشجو میرویم، این بچهها به قدری به ما لطف میکنند ما را شرمنده خودشان میکنند.
وی اظهار کرد: این نشان میدهد که مردم ایران و به ویژه جوانان خود را در جبههای حس میکنند و نسبت به حفظ آن احساس وظیفه و مسئولیت میکنند.
تعلیق مصطفی را 10 سال پیرتر کرد
احمدی روشن در ارتباط با تعلیق و ترور، گفت: تعلیق چیزی بود که مصطفی را به اندازه 10 سال پیرتر کرد، ترور چیزی بود که دشمن برای شهدای ما در نظر گرفت برای نابودی آنها اما این نابودی و تررو نیست بلکه یک لطف از سوی خدا بود و نتیجه زحمات شهدای ما بود مخصوصا شهید احمدی روشن که به این لطف نائل شد.
پدر شهید مصطفی احمدی روشن در ارتباط با توافقنامه ژنو گفت: آن دردها و زخمهای دل شکسته ما امروز در این مراسم تازه شد و حقایق توافقنامه را برای ما بیان کرد و مشخص شد چه اشتباهی کردند.
توافقنامه ژنو برای من درد بود / استکبار جهانی سر برخی از مسئولان بی خبر ما کلاه گذاشت
وی خاطرنشان کرد: این برای من درد بود، من داد میزدم و هرجا میرفتم میگفتم که کلاه سر ما رفت مانند سال 82 ، اما فرقش این است که آن موقع ما چیزی برای از دست دادن نداشتیم ولی متاسفانه اخیرا دیدیم که استکبار جهانی چطور مرموزانه سر برخی از مسئولان بی خبر ما کلاه گذاشتند.
احمدی روشن با تاکید بر اینکه دشمن به دنبال گرفتن تمام داشتههای ما در زمینه انرژی هستهای است، گفت: آنها میخواستند به خاطر ترک خوردن تحریم همه چیز ما را از دست بدهند که این متاسفانه اتفاق افتاد.
احمدی روشن خاطرنشان کرد: بارها و بارها برای دانشجویان گفتم که بدترین روزهای زندگی خودم را میگذرانم، ما از مردم، رهبر، جمهوری اسلامی چیزی طلبکار نیستیم و وامدار هیچ شخص و گروهی نیستیم اما میخواهیم شانیت ملت ایران حفظ شود.
پدر شهید مصطفی احمدی روشن با تاکید بر اینکه ما به دنبال این هستیم که عزت مردم ایران حفظ شود و کسی به این عزت خدشهای وارد نکند، عنوان کرد: عزت مردم ما با مسئله یارانه نباید زیر سئوال برود، این سبب تاسف است.
خون شهدای هسته ای زیر تحریم و مذاکره پایمال نشود
وی احترام به شهدا و پیروی راه آنها را مهم دانست و گفت: دومین خواسته ما این است که خون شهدای هستهای ما زیر تحریمها و مذاکرات پایمال نشود.
احمدی روشن به بیان خاطرهای از شهید مصطفی احمدی روشن پرداخت و گفت: بعد از غنیسازی 3.5 درصد و 5 درصد و نهایتا 20 درصد که توسط بقیه شهدا انجام شد، یکی از دوستان و فامیلهای ما از مصطفی پرسید که شما سه و نیم درصد و پنج درصد را احتیاج دارید اما 20 درصد برای چیست؟
پدر شهید مصطفی احمدی روشن اضافه کرد: انگار خداوند یک آینه را به وسعت زمان در نظر شهید پهن کرد و آینده کشورش را میدید و به وسیله همین اطلاع و آگاهی جواب آنها را داد.
وی تصریح کرد: مصطفی در پاسخ به وی گفت که ما باید در برابر استکبار جهانی با دست پر صحبت کنیم یعنی اگر آنها فکر کنند که ما نمیتوانیم تولید کنیم، به حرف ما گوش نمیدهند
انتهای پیام/