به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، اعتیاد معضلی است که اگر چه درباره رفع آن بحثها و تلاشهای مختلفی صورت میگیرد، اما همچنان بر پیچیدگیهای آن افزوده شده و به عنوان یک بحران موثر اجتماعی و فرهنگی و… مطرح است. در جامعه ما نیز متأسفانه اعتیاد با توجه به تلاشهای زیادی که برای مبارزه با آن صورت گرفته، به دلایل مختلف، پدیدهای رو به رشد بوده و به عنوان خطر بزرگی بر سر راه آرمانهای کشور که همانا کرامت و تعالی انسان است، قد افراشته کرده است.
اعتیاد به مواد مخدر نه تنها یــک آسیب و بیماری جدی اجتماعی است بلکه امروزه یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه محسوب شده و باعث رکود اجتماعى در زمینههاى مختلف مىشود همچنین محصول تاثیرات منفی فردی و اجتماعی آن زمینهساز سقوط بسیارى از ارزشها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را به طور جدى به مخاطره مىاندازد.
پدیده شوم قاچاق موادمخدر بیش از آنکه فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه مافیاى اقتصاد بینالمللى باشد، ابزارى کارآمد، مؤثر و راهبردى در رویاروییهای سیاسی و فرهنگی با کشورهای مختلف از جمله کشورمان است و از سویی مبارزه با اعتیاد نیز به طور قطع بیش از آنکه تکلیف و ماموریتى انتظامی و امنیتی باشد اقدامى هماهنگ و استراتژیک و هوشمندانه است و لذا بحث اعتیاد در جامعه ما به غیر از زمینههای اجتماعی، اقتصادی و روانی، جنبههای سیاسی نیز دارد.
قرار گرفتن در مسیر ترانزیت مواد مخدر، همسایگی با افغانستان و توطئههای مشهود دشمنان در گسترش مواد مخدر در ایران به عنوان نوعی شیطنت بر علیه منافع کشورمان، این موضوع را در کشور ما و به ویژه استانهای مرزی مانند سیستان و بلوچستان پیچیدهتر کرده است.
اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه به طور کامل ریشهکن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل میتوان آن را به کنترل در آورد.
علاوه بر این از سویی باید گفت اعتیاد، فقر، بیکاری، طلاق، خودکشی و موارد دیگری مثل انحرافات اجتماعی مجموعاً در لیست مشکلات اجتماعی قرار میگیرند و از یک ماهیت برخوردارند و به این اعتبار میتوان گفت ارتباط مشخصی بین مجموعه مشکلات اجتماعی نیز وجود دارد.
بیشک اعتیاد به مواد مخدر، علاوه بر تباهی زندگی فردی، آسیبهای جبران ناپذیر اجتماعی مانند ضعف پایبندی به اصول اخلاقی و دینی، ارتکاب انواع انحرافات و جرایم مثل سرقت، فحشا، خشونتهای اجتماعی و خانوادگی، تجاوز و قتل، آدمربایی، افزایش شغلهای کاذب و نامناسب، بیکاری و بیخانمانی و فقر را بر خانواده و جامعه و کشور تحمیل میکند و سلامت و امنیت اجتماعی را به شدت مخدوش میکند.
بدون شک اعتیاد در زمره مسائل بسیار بنیادی کشور است که به آن به عنوان یک مسئله اجتماعی باید نگریست و بر این اساس اقدام کرد. وقتی اعتیاد را به عنوان مسئله اجتماعی بپذیریم ناگزیر هستیم علل آن را نه لزوماً در امور فردی بلکه در ساختارهای آن هم در مجموعهای از مشکلات اجتماعی جستجو کرد.
مجموعه عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و غیره در یک ساختار و شاکله واحد معنا و مفهوم پیدا میکند. لذا وقتی قادر خواهیم بود معضل اعتیاد را برطرف کنیم که این نگاه یکپارچه و تعاملی را در ارتباط با مشکل اعتیاد در جامعه داشته باشیم.
البته صرف این جامعنگری نیز مشکلی را حل نمیکند بلکه در عمل باید برنامهریزی و چارهسازی کرد. این حقیقت را باید قبول کنیم که تا زمانی که درست نبینیم، درست عمل نخواهیم کرد.
اگر بخواهیم با یک اراده و عزم ملی چنین انحرافاتی را از جامعه خود دور کنیم به یقین باید از راه فرهنگی وارد شد و لذا باید از یک سو اعتیاد به مواد مخدر در ذهن تمام جوانان و نوجوانان و به طور کلی حوزه عمومی جامعه، امری اشتباه و غلط و انحرافی پنداشته شود و پیشگیریهای لازم از سوی جامعه، خانواده و آموزش رسمی صورت پذیرد و از سوی دیگر فردی که به ورطه این اشتباه افتاده و این کجروی را مرتکب شده نباید از جامعه طرد شود، بلکه با بستهها و تورهای حمایتی جامعه و دولت مواجه شود و بتواند در محیطی امن و در اسرع وقت این اعتیاد را ترک کند.
برخی مشکلات اقتصادی، بیکاری و نداشتن امکانات رفاهی، شکاف عمیق بین ثروت طبقهها و اقشار مختلف در جامعه، بعضا رفاه بیش از اندازه معیشتی و اقتصادی و همچنین در مقابل فقر و محرومیتها، منزلت ثروت و ارائه تصویر آرزوهای بلندپروازانه و به دور از ارزشهای اصیل اخلاقی و دینی کشورمان، از یک سو خود عاملی برای کسب ثروت از راههای غیرمجاز و غیرمشروع مانند تجارت و قاچاق مواد مخدر میشود و از سوی دیگر برخی افراد که نتوانستهاند از راههای مشروع و غیرمشروع کسب ثروت و منزلت کنند و به آرزوهای متصور خود دست پیدا کنند، اکثرا به یأس و سرخوردگی دچار شده و پتانسیل زیادی برای گرایش و اعتیاد به مواد مخدر دارند.
بی شک اگر به ریشه بنیادی و اولیه اعتیاد که همان مباحث فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است به موقع رسیدگی نشود، افزایش جرم و جنایت را در پی دارد که مخرب انضباط اجتماعی است و از جنبه سیاسی، کشور را به راحتی به دامن بیگانگان سوق میدهد و به جای فرهنگ خودی، فرهنگ بیگانه در کشور پیاده میشود و به ارزشهای دینی و اجتماعی و اخلاقی جامعه لطمه وارد میکند.
سازمانهای غیر دولتی و مردم از اهرمهای مهم در ریشهکنی اعتیاد در جامعهاند
بنابراین برای کاهش مصرف مواد مخدر میطلبد با تقویت شاخصهای اجتماعی و فرهنگی و اطلاع رسانی مناسب شرایط را برای سالم سازی جامعه فراهم کنیم و به موازات آن مردم در این زمینه باید نقش تاریخ ساز خود را ایفا کنند.
بیشک سازمانهای غیر دولتی از اهرمهای مهم ایفای این نقش هستند و مردم از طریق آنها میتوانند به حرکت خود انسجام و قوت دهند.
در شرایط کنونی این اقدامات را برای محدود کردن دامنه اعتیاد به مواد مخدر میتوان انجام داد؛ از بین بردن زمینههای اجتماعی و اقتصادی قاچاق و کاهش تقاضای مصرف موادمخدر، شناسایی و مصادره اموال نامشروع و ضربه به توان اقتصادی قاچاقچیان، توجه به توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مناطق، ایجاد کار و جذب نیروها به مراکز صنعتی و کشاورزی، ایجاد مراکز بازآموزی و اشاعه فرهنگ سالم و توضیح علل و ریشههای این بیماری اجتماعی.
ایجاد مراکز تفریحات سالم، پرورش هنر و ادبیات، ایجاد مراکز درمانی رایگان برای ترک اعتیاد تحت مراقبت پزشکان، ایجاد تامین برای آینده معتادینی که معالجه میشوند برای بازگشت آنها به کار، گسترش فعالیتهایی در راستای امید به آینده، افزایش صبر و تحمل، احترام قانون، نقش صحیح وسایل ارتباط جمعی، استفاده از تجربه دیگر کشورها مانند چین، فروکش کردن فرهنگ منزلت ثروت.
هماهنگی نظام فرهنگی با نظام اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، ریشهکن کردن بیسوادی والدین، لزوم وجود مشاوره روانشناسی و مددکار اجتماعی در مدارس برای رفع مشکلات عاطفی اخلاقی و خانوادگی دانشآموزان، تدوین محتوای کتب درسی به منظور کمک به از بین بردن انحرافات اجتماعی و به ویژه اعتیاد و همچنین در رمینه رشد و شکوفایی استعداد انسانی نوجوانان، ارائه برنامههای متنوع رادیو و تلویزیونی در رابطه با مضرات مصرف مواد مخدر به ویژه در نوجوانان، آموزش ارزشهای دین مبین اسلام و هنجارهای صحیح اجتماعی و اخلاقی از طریق رسانههای همگانی و… .
در سالی که به فرموده مقام معظم رهبری به نام اقتصاد و فرهنگ نامگذاری شده است، با دیدگاه فرهنگی به جای دیدگاه صرفا برخوردی و انتظامی، راهکارهای مذکور فقط بر بستر مساعد توسعه پایدار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مناطق حاشیهای کشور و از بین رفتن عوامل اصلی گرایش به قاچاق یعنی ضعف فرهنگی و اقتصادی، بیسوادی (یا کمسوادی)، بیکاری و حل مسائل مبتلابه جوانان، امکان توفیق، آنهم در دراز مدت را خواهد داشت.
مجتبی شجاعی- نویسنده و پژوهشگر سیستان و بلوچستان
انتهای پیام/