به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، بیش از هزار سال از حادثه سرخی که ناله زنان و کودکان، لرزه بر دل آسمان انداخته بود میگذرد، بیش از هزار سال از ریختن خون خدا در دشت بلا میگذرد و مردم قم امروز پس از هزار و اندی از روز واقعه در غم خون خدا سینهچاک میکنند.
امروز از دل تاریخ صدای ناله زنی به گوش میرسد که صبرش سند مظلومیت خاندان رسولالله(ص) است و از کوچهپسکوچههای تاریخ ناله کودکان به اسارت رفته به گوش میرسد. امروز تمام قبیله نفرت و کینه تمامقد در مقابل قبیله خورشید ایستاد و خورشیدها را به نیزه مهمان شدند، امروز آنها که کینه غدیر به دل داشتند حجت خدا را قربانی کینههای خفته از غدیر کردند.
امروز غم در میان ثانیههای زیستن موج میزند، امروز دستانی که دخیل حاجت عالم بود کنار نهری که تا ابد شرمنده آبروی عباس(ع) است باقی ماند،اصلا امروز هفتادودو ستاره از جنس نور رخ در نقاب خاک کشید.

امروز در کوچهپسکوچههای شهر قم صدای ناله، سنج، مویه و هقهق کائنات به گوش میرسد، روایت نوای آسمان در قلب زمین و انعکاس هزارساله آن در قلب مردم قم به تصویر نشسته است و بغض آسمان شهر که یکباره آب شد، انگار آسمان قم نیز امروز عزادار شاه دین است که اینگونه میغرد.
حرم کریمهاهل بیت(س) سیاه پوش حسین(ع) شد
امروز سومین فصل از رمان دروازه فصلی مظلومیت ائمه(ع) را مردم قم با حزن و اندوه خواندند و بیش از 900 دسته عزا از کوچهپسکوچههای قم روانه حریم امن کریمه اهلبیت(س) شد و بارگاه حضرت معصومه(س) نیز امروز غرق در ماتم و حزن شده است، شمسهها و آینهکاریهای حرم شیون میکنند و گلدستههای حرم به احترام عزاداران حسین(ع)سر تعظیم فرود میآورند.
امروز هیئتهای عزاداری باادب اما با نهایت غم وارد حرم میشوند، به ستونهای ایوان آینه فقط یکپارچه با جملهای خبری نوشتهشده است، خبری تلخ که دیدنش نفسهای عزادار را به شماره انداخت"وای حسین(ع) کشته شد".

هیئت نجفیهای مقیم قم وارد حرم میشود و از بن جان ناله "حسین حسین" سر دادهاند، انگار دیگر نجفیها بهیقین رسیدهاند که حسین(ع) به آسمان رسیده است، در بین رسوم عزاداری هیئت نجفیها مشعل گردانی رسم دیرینهای است شب گذشته انگار نجفیها پس از گذشت بیش از هزار سال دوباره به یاد شبی که حسین(ع) پشت خیمهها خندق حفر کرده و آتش روشن کرده بود تا خیمهها هدف حمله حرامیان قرار نگیرد آتش روشن میکنند، شاید در باور آنها اینگونه دین خود را به پاهای پرآبله سهساله کربلا ادا میکنند.

امروز عشق در نگاه نگران حسین(ع) به تپش درآمده، امروز بزرگترین همایش بینالمللی عاشورا شناسی برگزارشده است و عزادار حسینی با ملیتهای مختلف همه متحد و برادر، یکدل و یکصدا"لبیک یا حسین" سر دادهاند.
عاشورا تنها روایت عطش، تازیانه، نیزه و اسارت نیست، امروز حکایت عشق است و حادثهای به تلخی تاریخ، اصلا عاشورا، حادثهای در ظرف جغرافیای زمان و مکان نیست، بلکه حادثهای به ظرفیت تاریخ در تمام زمین و زمان است.
عاشورا روزی حزنانگیز است که حجت بر بشر تمام شد و دنیاپرستان به گرد میمونباز تاریخ جمع شدند و شبیهترین فرد به رسول خدا را در میان بدرقه نگاه مضطرب زینب(س) در میان هلهله حرامیان "ارباً اربا" کردند.
عاشورا حادثهای به ظرفیت تمام تاریخ است و زمانی که از طلوع فجر تا غروب فرصت پر کشیدن است، اما بهراستی تا غروب؟ کدام غروب؟ عاشورا روزگاری است که خورشید از شرم و غم همان ظهر رخ در نقاب کشید، امروز حجم فاصلههای مانده در میان عاشق و معشوق، با ضربه شمشیر، سنگ، نوازش قلبش با تیر سه شعبه و عمود آهنین برداشته شد، الا امروز صبح علم بر دوش عباس(ع) و حسین(ع) بود، اما چه شد که عصر علم بر شانههای حیدری زینب(س) ماند؟
قم امروز غرق در ماتم شده است، هیئتهای عزاداری با استقبال تولیت آستانه مقدسه کریمه اهلبیت(س) وارد حرم میشوند، صدای ناله و اشک ملائک و عرشیان با نالههای زمینیان درآمیخته است، صدای رباب از آسمان به گوش می رسد.
صدای زیارت عاشورا و مقتل خوانی از بلندگوهای حرم به گوش میرسد، در میان همهمه عزاداران هیئت عزاداران بیت النور وارد حرم میشوند، کودکی کوچک را روی دست میآورند، لباس عربی بر تن دارد ناخواسته دلت میلرزد برای ششماهه رباب، اصلا اگر با گوش جان بشنوی صدای لالایی رباب را میشنوی. تکیه گذر صادق، تکیه شاه خراسان، هیئت کاظمینیهای مقیم قم هم وارد حرم میشوند و به بانوی آب و آیینه تسلیت میگویند.
در میان دستههای عزاداری جای هیئت کربلاییهای مقیم قم خالی است، کربلاییهای مقیم قم که شب گذشته همه کفنپوش در حرم ناله میزدند" امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع" اما انگار امروز از وحشت روز واقعه است که امروز در حسینیه ماندهاند و مقتل خوانی میکنند.

امروز عزای حسین(ع) رنگ و بوی دیگری دارد، رنگ و بوی بصیرت و شعارهایی علیه شمر و یزید زمان، این اولین عاشورایی است که با13 آبان متقارن شده است و حضور دانش آموزان و شعارهای انقلابی چشمگیر است، هیئت رزمندگان اسلام باابهت مانند سالهای قبل با پیامهای عاشورایی وارد حرم میشود و در میان عزادار حسینی چهره رئیسجمهوری سابق نیز مشهود است، رئیسجمهور سابق نیز با همراهان خود در ایوان آینه حرم مطهر کریمه اهلبیت(س) اقامه عزا کرد.

عاشورا اوج بصیرت زینب(س) است آنگاهکه دستان بریده عباس(ع) را روی خاک تف دیده کربلا میبیند، نعش چون گلبرگ پرپر شده قاسم را از زیر سم ستوران جمع میکند، برای آخرین بار علیاکبر(ع) را در آغوش میگیرد و پیکر پارهپاره حسین(ع) قرآن ناطق را در آغوش میگیرد و ناله میکند" خدایا!این قربانی را از ما خاندان بپذیر".
ظهر عاشورا میشود و نماز ظهر و عصر را عزادار بصیر قم اقامه میکنند، اما هیئت طوریج بهرسم همهساله خود از گلزار شهدا دواندوان به سمت حرم میآیند، بوی دود خیمههای سوخته شده در فضا میپیچد و دل بهسوی عصر عاشورا همان لحظهای که صدای چکاچک شمشیر، هیاهوی تیرها و هلهله حرامیان جای خود را به سوختن خیمه و غارت حرم میدهد، میرود.
در عاشورا چه گذشته که درگذر زمان پس از هزار و سیصد و اندی بوی دود میآید و نالههای جانخراش دخترکی سهساله؟ هنوز بغض آسمان خالی نشده است، آسمان میبارد و میبارد و میبارد، شاید اشک آسمان میخواهد مرهمی بر لبان خشکیده کودکان کربلا باشد، شاید هم میخواهد آتش خیمهها را خاموش کند.
در کربلا چه گذشت که امروز بعد از هزار سال حتی ارمنیها هم دخیل حاجت خود را به مشک خالی سقا میبندند، امروز قلب شیعه مثل در و دیوارهای قم سیاهپوش غم است و چشمان ما همچون شمع سقاخانهها خانه اشک میریزد و صدای نالههای عزاداران در میان ناله پیر غلامان گم میشود، هنوز نجوای مقتل خوانی از بلندگوهای حرم به گوش میرسد.
امروز عزاداران در میان صدای سنج، نوحهها و گریههای حزنانگیز مردم گم میشوند شاید که حسین(ع) آنها را پیدا کند و همچون غلامی سیاه در آغوش گرم پذیرا باشد و یا شاید هم عباس(ع) امروز اماننامه عزادار را بپذیرد، شاید... .
گزارش از زهرا رئیسی
انتهای پیام/ج