به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرتضی موسوی زنوز از پیشکسوتان عرصه رسانه، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داد که عیناً در زیر میخوانید:
در طول تاریخ پرافتخار این سرزمین پهناور، آذربایجان همیشه سردمدار مبارزه علیه ظلم و بیداد بوده و همواره برای آزادی و سرفرازی میهن، مجاهدان بسیاری را فدا کرده است. ستارخان و باقرخان نمونههای بارز مجاهدانی بوده اند که با استثمار و استعمار جنگیدند و زیر پرچم میهن جان دادند تا ذرهای از آب و خاک ایران به دست دشمن نیفتد.
شهید آیتا... مدنی، شهید مهدی و حمید باکری، شهدای گرانقدر مرتضی یاغچیان، جواد فکوری، محمد حسن کسائی، حسن شفیعزاده، علی تجلایی و صدها شهید ارزنده و فرمانده ارشد دیگر که جانشان را در هشت سال دفاع مقدس ایثار کردند تا این نظام و دین و کشور پا برجا و پاینده بمانند.
در تمام عرصههای ملی و میهنی، اعتقادی، فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و حالا در عرصه ورزش هم آذربایجان پرچم مبارزه با فساد را بلند کرده و حق طلبی آن به گوش میرسد. هر چند این فساد بخش اعظمی از جامعه ورزش، علیالخصوص فوتبال را آلوده ساخته و در تمام ارکان آن ریشه دوانده وهمچون سرطانی بدخیم به جان پهلوانان، قهرمانان، مدیران دلسوز، کارشناسان صدیق و صاحب نفس و حتی نویسندگان متعهد و واقعی این دیار افتاده، اما نتوانسته به کل تشکیلات پاک و نظام مند حاکم رخنه کند و تاثیر نامطلوبی بر آن بگذارد.
با اینکه همه ورزشیها با مقوله دلالی (با مدیر برنامه و ایجنت مجوزدار و قانونی تفاوت دارد)، فساد، قمار و شرط بندی، ارتباطات نامربوط پشت پرده و حضور افراد ناشایست و نالایق در فوتبال آشنایی دارند و به وضوح رفتارهای مفسده برانگیز و خلاف عرف و شرع و اخلاق را مشاهده میکنند، اما عزم و ارادهای برای مبارزه با آن یا ندارند یا به دلیل تهدید منافع و جایگاهشان، صلاح نمیدانند در این باره ورود کنند! این همان نکته و نقطه ابهامی است که فوتبال را به ورطه سقوط رسانده و موجب اضمحلال ساختار و سیستم پهلوانی و بعد انسانی و اجتماعی مورد وثوق مردم شده است!
اگر خاطرمان باشد، چندی پیش، در سکوت و بی خبری و یا بی خیالی اکثر مدیران باشگاههای لیگ برتری و لیگ یکی و...که درگیر دلالی و فسادهای درون باشگاهی و تیمی هستند، تنها محمدرضا زنوزی مالک باشگاههای تراکتور و ماشین سازی بود که جسورانه وارد میدان شد و علیه کسانی که در زمینه نقل و انتقالات مسئله دار بازیکنان و مربیان خارجی به ایران نقش داشتند و با دستکاری قراردادها و فراهم ساختن زمینه شکایت آنان از باشگاههای ایرانی صاحب درآمدهای سرشار میشدند افشاگری کرد و در برابر آنان ایستاد.
کاری که حمایت همه باشگاهها را نیاز داشت و میتوانست با همکاری سایر مدیران منجر به ریشه کنی آن شود و یک بار برای همیشه دست سودجویان بی وجدان و دلالان بی رحم و ضد اخلاق را از فوتبال ایران قطع کند ولی متاسفانه اینگونه نشد و اغلب مدیران، یا ترجیح دادند دستشان رو نشود و پشت پردههای نقل و انتقال در باشگاهشان را سرپوش بگذارند و همچنان به همکاری با این افراد ادامه دهند و یا سکوت اختیار کرده و موضعی در برابر این قدرت پوشالی و پنهان اتخاذ ننمایند! این در حالی است که ادامه این روند و سکوت و بی توجهی مدیران دامنه شکایت بازیکنان و مربیان خارجی از باشگاههای ایرانی را گستردهتر کرده و قطورترین پروندههای خلافکاری و نقض قانون را در فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا به نام ایران ثبت کرده است!
این البته پایان اعتراض و آشوب مالک باشگاه تراکتور علیه رفتارهای تبعیض آمیز و غلط و ضد اخلاق در فوتبال نبود. چند روز پیش نیز زنوزی ضمن انتشار اطلاعیهای از مدیران، کادر فنی، بازیکنان و کلیه کارکنان دو باشگاه تحت مدیریتش خواست تا دو سایت و روزنامه ورزشی را تحریم کرده و به هیچ وجه با این دو رسانه مصاحبه و گفتوگو نکنند. با اینکه گفته میشود تا چندی پیش رابطه مالک باشگاه تراکتور با سردبیر یکی از این دو رسانه خوب بود ولی وقتی با رفتارهای دوگانه و تبعیض آمیز او در نحوه نگارش اخبار و مطالب ضد و نقیض تحلیلی و یک طرفه مواجه شد به صراحت ضمن نام بردن از این دو رسانه که سردبیران هر دو نسبت فامیلی نزدیکی با هم دارند، رابطهاش را قطع و اعتراضش را نسبت به رفتار نادرست آنها اعلام کرد. این اعتراض یک نشانه نیز داشت و هشداری به سایر مدیران باشگاهها بود که در زمینه ارتباطشان با چنین رسانههایی وسواس بیشتری به خرج دهند که در غیر این صورت، این رویه در مورد آنها نیز میتواند تکرار و موجب انتشار اخبار و مطالب با سلیقه های شخصی شود.
رعایت اصول اخلاقی و تعهدات حرفهای رسانهای که اکثر خبرگزاریها، روزنامه و سایتها رعایت میکنند، نشان میدهد که اندک افرادی نیز هستند که به جهت کسب سود و درآمد بیشتر میتوانند اصول اخلاقی و حرفهای را زیر پا گذاشته و قانون را نادیده گرفته و حتی به دوستیها و روابط دو سویه بیاعتنا باشند! این را هم باید در نظر بگیریم که رابطه همه خبرگزاریها و روزنامههای سیاسی و اجتماعی و ورزشی و ... با دو تیم لیگ برتری تبریزی و همه باشگاهها کاملا تعاملی و بر اساس اصول حرفهای است و میتواند این رویه و رفتار در اندک رسانههای زرد نیز اجرا شود و تعمیم آن را در تمام سطوح اجتماعی دامن بزند.
انتهای پیام/