گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ دو سال از آن طوفان سهمگین میگذرد؛ از هنگامی که عملیات طوفانالاقصی، آتش درگیری غزه را برافروخت و این سرزمین را به یکی از خونینترین نبردهای نیمقرن اخیر بدل کرد.
مردمان غزه در این میان، اسیر فاجعهای انسانی شدند که هر لحظهاش، زخمهای عمیق بر پیکره بشریت زد، اما این جنگ، در پرتو سیاستها و اقدامات اسرائیل و آمریکا فراتر از ویرانههای جسمانی مانند سیلی خروشان عمل کرد که روایتهای کهنه را شستوشو داد، پایههای لرزان نظم آمریکایی را در جهان را به لرزه درآورد و افق تازهای بهسوی جهانی جدید گشود.
آنچه رخ داد: جنگ اسرائیل و حمایتهای آمریکا
تخریب گسترده زیرساختها، از جمله 70 درصد ساختمانها و 36 بیمارستان، همراه با اتهامات نسلکشی از سوی سازمان ملل، عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، این درگیری را به یکی از شدیدترین بحرانهای انسانی قرن تبدیل کرده است.
ایالات متحده، بهعنوان نزدیکترین متحد اسرائیل، در این دوره نقش تعیینکنندهای داشته و بیش از 21.7 میلیارد دلار کمک نظامی ارائه کرده است. این کمکها، که از دولت جو بایدن آغاز شد و توسط دونالد ترامپ ادامه یافت، شامل تسلیحات، حمایت دیپلماتیک و ابتکارات بشردوستانهای میشود که اغلب به تشدید بحران دامن زدهاند.
دولت بایدن از همان روزهای نخست جنگ، حمایت گستردهای از اسرائیل نشان داد. در اکتبر 2023، جو بایدن به فلسطین اشغالی سفر کرد و اقدامات رژیم صهیونیستی را «حق دفاع» توصیف کرد.، در همین حال وزارت خارجه و دفاع آمریکا، بهترتیب تحت رهبری آنتونی بلینکن و لوید آستین بر ضرورت «حمایت آهنین» از اسرائیل تأکید کردند.
این حمایت مالی بهشکل 17.9 میلیارد دلار کمک نظامی ظاهر شد، که شامل 14.1 میلیارد دلار بسته اضطراری در آوریل 2024 و 4.4 میلیارد دلار انتقال از ذخایر استراتژیک آمریکا بود، این بودجهها برای تأمین بمبهای 2000پوندی، موشکهای دقیق و عملیات اطلاعاتی مشترک در جنگ علیه مردم غزه استفاده شد که به گسترش حملات اسرائیل در رفح و خانیونس کمک کرد و هزاران غیرنظامی را قربانی نمود.
هرچند بایدن در می 2024 برای کنترل فشار افکار عمومی ارسال بمبهای سنگین را بهدلیل نگرانی از تلفات غیرنظامیان در رفح موقتاً متوقف کرد، این اقدام تحت فشار کنگره و گروههای لابی مانند آیپک بهسرعت لغو شد.
این الگو نشان میدهد که حمایت آمریکا، حتی با محدودیتهای ظاهری، عملاً بدون شرط ادامه یافت و اسرائیل را قادر ساخت 16 درصد بودجه نظامی خود را از ایالات متحده تأمین کند.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ژانویه 2025، این روند نهتنها حفظ شد، بلکه شدت گرفت. ترامپ بلافاصله توقفهای موقت تسلیحاتی دوران بایدن را لغو کرد و مجموعاً بیش از 12 میلیارد دلار فروشهای تسلیحاتی عمده به اسرائیل را از زمان تصدی خود تصویب نمود.
این شامل فروش 3میلیارددلاری تسلیحات در 28 فوریه 2025 ـ مانند 35,500 بمب MK-84 و BLU-117 و 4,000 کلاهک نفوذگر ـ و همچنین بسته اضطراری 4میلیارددلاری در مارس 2025 بود که توسط مارکو روبیو، وزیر خارجه، با استفاده از اختیارات اضطراری تسریع شد.
علاوه بر ادامه کمکهای سالانه 3.8میلیارددلاری بر اساس توافق 2016، این اقدامات مجموع کمکهای ترامپ در نه ماه اول را به حدود 3.8 میلیارد دلار اضافی رساند، که بخشی از آنها با دور زدن بررسی کنگره انجام شد.
ترامپ همچنین 30 میلیون دلار سرمایهگذاری در «بنیاد بشردوستانه غزه» (GHF) را اضافه کرد. این بنیاد که در فوریه 2025 با حمایت آمریکا و اسرائیل با ادعای توزیع کمکهای غذایی میان مردم غزه راهاندازی شد عملاً برای هشدار به جهانیان درباره تلاش برای رساندن کمک به غزه طراحی شده بود زیرا از می 2025، بیش از 2500 فلسطینی در حوالی سایتهای توزیع غذا توسط این بنیاد بر اثر شلیک نیروهای اسرائیلی و پیمانکاران آمریکایی به شهادت رسیدند.
سازمان ملل و 171 سازمان غیردولتی، از جمله عفو بینالملل و پزشکان بدون مرز، GHF را به "نظامیسازی کمکها" متهم کرده و خواستار تعطیلی آن شدهاند، زیرا این سیستم غیرنظامیان را در معرض تیررس قرار میدهد و اصول حقوق بشردوستانه را نقض میکند.
این ابتکار، که ظاهراً برای توزیع غذا و کمکهای اولیه طراحی شده بود، در عمل به تیراندازی به صفهای گرسنگان منجر شد و انتقادات شدیدی از سوی دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، برانگیخت که آن را «تله مرگ» نامید.
این حمایتهای نظامی با کمکهای دیپلماتیک آمریکا به اسرائیل همراه بود که تلاش میکرد اعتراضهای بینالمللی علیه اقدامات رژیم صهیونیستی و هر گونه تلاش را برای مهار جنایتهای این رژیم علیه فلسطینیها در غزه تضعیف کند.
ایالات متحده در دوره بایدن 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را وتو کرد؛ از جمله قطعنامههای دسامبر 2023، ژوئن 2024 و سپتامبر 2025 که خواستار آتشبس فوری، آزادسازی اسرا و رفع محاصره غزه بودند.
این وتوها، با استدلال عدممحکومیت حماس، در حالی صورت گرفت که گزارشهای سازمان ملل از قحطی گسترده و نابودی زیرساختها خبر میدادند. ترامپ این رویکرد را با وتوی قطعنامههای بیشتر ادامه داد و در فوریه 2025، دیوان کیفری بینالمللی را تحریم کرد تا از تحقیقات علیه مقامات اسرائیلی جلوگیری کند.
دیوان لاهه در نوامبر 2024 برای بنیامین نتانیاهو و یوآو گالانت نخستوزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بهدلیل ارتکاب جنایتهای جنگی در غزه حکم بازداشت صادر کرده بود.
داخل آمریکا این سیاستها با اعتراضات گسترده دانشجویان روبهرو شد که خواستار قطع کمکها و آتشبس بودند. در بهار 2024، تظاهرات در دانشگاههایی مانند کلمبیا، UCLA و UT آستین به بیش از 3000 دستگیری منجر شد و چادرهای اعتراضی دانشجویان معترض تخریب شد و آنها با اقدامات انضباطی، تعلیق از تحصیل و اخراج از آمریکا مواجه شدند.
روی دیگر سکه: زلزله ژئوپولیتیک طوفانالاقصی
با این حال این حمایتها از یک نظر دیگر باعث لطمههای شدید به رژیم صهیونیستی و آمریکا در صحنه جهانی شدهاند. جنگ غزه نهتنها یک درگیری منطقهای، بلکه یک زلزله ژئوپولیتیک بود که بنیانهای ادراک جهانی از اسرائیل و ایالات متحده را دگرگون کرد.
اسرائیل، که از زمان تأسیس تلاش میکرد خودش را بهعنوان «تنها دموکراسی منطقه» در دل خاورمیانه تعریف کند چهره نژادپرستانه و ماهیت شرورانهاش را آشکارتر از هر زمان دیگر مقابل دیدگان جهانیان قرار داد و امروز در تمام دنیا بهعنوان یک رژیم آپارتاید شناخته میشود.
در سطح جهانی، این تغییر ادراک مشهود است: نظرسنجیهای بینالمللی مانند گزارشهای پیو ریسرچ در 2025 نشان میدهد که حمایت از اسرائیل در اروپا و خاورمیانه تا 40 درصد کاهش یافته است، و اصطلاحاتی مانند «آپارتاید» و «نژادپرستی ساختاری» حالا در رسانههای اصلی و جنبشهای اجتماعی رواج یافتهاند.
دانشگاههای غربی، از هاروارد تا آکسفورد، شاهد اعتراضات دانشجویی بودند که اسرائیل را نه بهعنوان متحد، بلکه بهعنوان متهم اصلی نقض حقوق بشر میدیدند، این تحول، اسرائیل را از یک شریک استراتژیک به یک بار دیپلماتیک برای متحدانش تبدیل کرد؛ کشورهایی مانند کانادا و آلمان، که قبلاً بیقیدوشرط از این رژیم حمایت میکردند، حالا بر اثر فشارهای داخلی مجبور شدهاند فاصلهگیریهایی هرچند بهصورت نمادین با این رژیم ایجاد کنند.
در سوی دیگر، ایالات متحده، که خود را با شعارهایی مانند «جهان آزاد» و «حقوق بشر جهانی» معمار نظم جهانی پساجنگ جهانی دوم میدانست در حمایت بیچونوچرا از اسرائیل، اعتبار اخلاقی خود را به باد داد.
ارسال میلیاردها دلار تسلیحات، وتوهای مکرر قطعنامههای آتشبس در سازمان ملل، و چشمپوشی از گزارشهای سازمانهای حقوقبشری مانند عفو بینالملل، آمریکا را به شریکی در ویرانی غزه تبدیل کرد، این سیاست، روایت «برتری اخلاقی غرب» را بهسخره گرفت و مشروعیت اخلاقی ـ سیاسی آمریکا را مقابل مدافعانش از نظر انداخت.
تغییر جایگاه آمریکا فراتر از خاورمیانه است: در جنوب جهانی از آمریکای لاتین تا آفریقا، واشنگتن حالا بهعنوان یک هژمونی فرسوده دیده میشود که نفوذش را بر پایه زور پیش میبرد نه اقناع و رضایت. گزارش شورای روابط خارجی در 2025 تصریح میکند که سیاستهای آمریکا ائتلافهای سنتی مانند ناتو را تضعیف کرده است، زیرا متحدان اروپایی ـ مانند فرانسه و اسپانیا ـ بهدلیل فشار افکار عمومی، از سیاستهای آمریکا فاصله میگیرند.
آمریکا هرچند هنوز ابزارهای نظامی و اقتصادی در اختیار دارد اما بدون اعتبار اخلاقی، نمیتواند مانند سابق روایتهایش مانند «نظم مبتنی بر قوانین» را به جهان بقبولاند.
این تغییرات، جهان را به یک دوره گذار کشانده است؛ جایی که فلسطین از حاشیه به مرکز وجدان جهانی صعود کرده است و جنبشهای اجتماعی از جنبش تحریم اسرائیل گرفته تا روایتهای ضد استعماری و استبدادی جان تازهای گرفتهاند.
روایتهای قدیمی، مانند «صلح از طریق تجارت» کارآییشان را از دست دادهاند و افکار عمومی در دنیا تعاریف تازهای از عدالت و برابری را جستوجو میکند.
غزه نشان داد که در دل تاریخ گاه حوادثی رخ میدهند که میتوانند سرعت تحولات را چند برابر کنند. جنگ غزه موجب شد آنچه دههها طول میکشید تا تغییر کند با سرعت بسیار بیشتری به وقوع بپیوندد.
انتهای پیام/+