به گزارش خبرگزاری تسنیم داود عزیزی که دومین دوره ریاست خود در فدراسیون تنیس را تجربه میکند، در چند وقت با ماجرای واگذاری مجموعه تنیس استقلال درگیر بود؛ موضوعی که خودش میگوید تمام انرژی و تمرکزش را گرفت و البته پرونده آن هنوز به صورت کامل بسته نشده است.
عزیزی با حضور در خبرگزاری تسنیم در این باره و سایر موارد مربوط به فدراسیون صحبت کرد. ابتدا گزیده حرفهای رئیس فدراسیون تنیس از نظرتان میگذرد و در ادامه فیلم کامل اظهارات عزیزی را مشاهده خواهید کرد.

* واگذاری مجموعه تنیس استقلال صددرصد تمرکز ما را گرفت
واگذاری مرکز ملی تنیس اتفاق بدی بود و از این موضوع شوکه شدم. در اجلاس جهانی در کشور قزاقستان بودم که متوجه شدم چنین کاری انجام شده است. در نهایت از رئیس فدراسیون جهانی درخواست کردم 30 دقیقه او را ببینم و بلافاصله به تهران برگشتم.
واگذاری مرکز ملی تنیس صددرصد تمرکزم را گرفت. برای من و وزیر ورزش سوال است که چرا سازمان خصوصیسازی یک دفعه روی این موضوع دست گذاشت و هنوز هم به جواب آن نرسیدهام. شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی نیز صاحب آنها نیست و وظیفه تجهیز و نگهداری دارد. این اتفاق خیلی انرژی از ما گرفت.
* پروژههای بلاتکلیف را در لیست واگذاری قرار دهید
وزیر ورزش به تازگی با وزیر اقتصاد دوباره صحبت کرده است. همگی همنظر هستند که نباید این واگذاری انجام شود. پروژههای زیادی از زمان دولت احمدینژاد بلاتکلیف هستند و میتوانند در لیست واگذاری قرار گیرند. در این شرایط اینکه چرا یک مجموعه در ونک با این قیمت (متری 62 میلیون تومان) به فروش گذاشته شده عجیب است.
* از رئیس جمهور انتظار واکنش داشتم
آقای دنیامالی خیلی خوب در این ماجرا ورود کرد. از دکتر پزشکیان بیشتر انتظار داشتم. ایشان سر تمرین فوتبال و چند فدراسیون رفتند؛ کاش حداقل صدای خانواده تنیس را هم میشنیدند و عکسالعمل نشان میدادند. واقعاً مشکل دولت با «یک همت» (پول حاصل از فروش مجموعه تنیس استقلال) حل میشود؟
* امیدوارم از فهرست واگذاری خارج شویم
تنفس 4 ماهه در واگذاری مرکز ملی تنیس ایجاد شده و امیدوارم این مرکز از گروه یک فهرست واگذاریها خارج شده یا حداقل تنفس 4 ماه، سالیانه شود. انشاءالله واگذاری رخ ندهد، اجازه دهید تمرکز ما روی مسائل فنی باشد.

* هیچوقت نمیتوانیم سیوسه پل را بفروشیم
در این زمینه چند بار با معاون سازمان خصوصی سازی حرف زدم. مجموعه تنیس استقلال را سه ساله در اختیار گرفتیم و مستاجریم و نباید ساخت و ساز کنیم اما دلم سوخت و ساخت و ساز انجام دادیم. امیدوارم نگاه فعلی برداشته شود. هیچوقت نمیتوانیم سیوسه پل را بفرشیم چون تاریخچه میراث فرهنگی ما است. نمیتوانیم ورزشگاه آزادی، شیرودی، مجموعه انقلاب، زمین تنیس و ... را بفروشیم؛ اینها بخشی از تاریخچه ما به شمار میروند. اینها فقط زمین نیستند؛ تاریخچه ورزش ایران هستند. وقتی این اماکن را میفروشید، بخشی از خاطرات افراد را به فروش میگذارید.
* مرکز ملی تنیس را برج میسازند و به قیمت گزاف میفروشند
قول میدهم فردی که مرکز ملی تنیس را میخرد به سه سال نمیکشد که برج میسازد و به قیمت گزاف میفروشد. این مسائل را بارها در ایران دیدهایم. خود دوستان سازمان خصوصی سازی هم بر این باورند که در صورت فروش تغییر کاربری داده میشود. ضمن اینکه در عقد قرارداد نمیتوانی شرط کنی؛ چون فروختی. آستان قدس که صاحب این مجموعه است میتواند شرط کند. زمین وقف شده است. آقای خلیلپور پیشکسوت تنیس خیلی از اماکن اینجا را ساخته است. شرکت توسعه هم صاحب اعیان این مرکز نیست و برای تنیس است.
* به فدراسیون جهانی گفتهایم مرکز ملی تنیس را داریم
در حال حاضر بلاتکلیف هستیم. درخواست دارم یک بار برای همیشه وزیر اقتصاد و سازمان خصوصی سازی ورود کرده و موضوع را تمام کنند. آنقدر اموال مازاد داریم که به ورزش نمیرسد؛ آنها را بفروشید. بچههای تیم ملی در مرکز ملی تنیس دارند تمرین میکنند. برای میزبانی گرفتن به فدراسیون جهانی اعلام کردیم که اینجا مرکز ملی ما است.
* خیلی از اطلاعات را از بدنه شرکت توسعه به سازمان خصوصی سازی دادند
فرایند واگذاری مرکز ملی تنیس از دی و بهمن سال گذشته شروع شد. در آن زمان چند بار با آقای ثابت قدم رئیس شرکت توسعه تماس گرفتم اما جواب نداد. به آقای دنیامالی زنگ زدم که با تک زنگ من گوشی را جواب و دستور اخراج کارشناسان خصوصی سازی را داد. به نظر من بدنه شرکت توسعه با مدیرانش همراهی نمیکند. خیلی از اطلاعات در مورد زمین تنیس استقلال را از بدنه شرکت توسعه به سازمان خصوصی سازی دادند. در مرحله قیمتگذاری دو سه نفر از شرکت توسعه حضور داشتند. شاید آنها از شرایطشان ناراحت هستند که اینگونه همراهی میکنند.

* دنیامالی حرکت انتحاری زد
در ماجرای واگذاری مرکز ملی تنیس (زمین استقلال) وزیر ورزش حرکت انتحاری زد چرا که بخشی از دولت میخواست بخش دیگری از دولت را بفروشد. ایشان خودش را جلوی خصوصی سازی قرار داد که اقدامی ارزشمند است.
* توفیق دیدار با خانم رئیس را نداشتم!
کاش رئیس خانم سازمان خصوصی سازی (زهره عالیپور) یک ماه رئیس فدراسیون بود و من همین رفتار را با او میکردم. میپرسید دیداری با او انجام دادم؟ باید بگویم توفیق حضور نداشتم!
* جلوی کشورهای عربی بگویم دولت زمین ما را فروخته است؟
هر رأی فدراسیون تنیس ایران در فدراسیون جهانی سه رأی حساب میشود. گفتم تابوشکنی کرده و این را سه به پنج کنم. قرار شد در اجلاس جهانی که مهرماه سال آینده در ریاض برگزار میشود این موضوع به رأی گذاشته شود. فدراسیون جهانی 5 شرط داشته که انجام شده و تنها بخش کوچکی مانده که آن هم به سال آینده میرسد. یکی از شروط، داشتن مرکز ملی تنیس است. به وزیر اقتصاد گفتم در اجلاس جهانی چه حرفی بزنم؟ بگویم ببخشید؛ دولت زمین ما را فروخته است؟ چه حسی به شما دست میدهد وقتی جلوی کشورهای عربی چنین حرفی را بزنم؟
* علت حضور تنیس ایران در دسته سه آسیا
برای حضور در دسته دو نیاز به اعزام و مسابقات برون مرزی داریم و اینکه میزبان مسابقات در ایران باشیم. واقعیت این است که در حال حاضر و با توجه به شرایط گلخانهای کار میکنیم. 34 هفته از سال باید در مسابقه باشی و شرکت کنی تا امتیازات لازم را به دست بیاوری. هزینههای تیمهای ملی در ردههای مختلف از صفر تا صد با ما است.
* حضور ستارههای سینما در تنیس تجربه موفقی بود
محمدرضا گلزار، میلاد کیمرام و امیر جدیدی مخاطبان ما هستند. گلزار سالها پدل کار میکرد، کیمرام تنیس ساحلی و کلا ورزش ساحلی انجام میداد و جدیدی هم تنیس بازی میکرد. اینگونه نبود که این افراد بازیگر باشند و ما آنها بیاوریم و بگوییم صرفا دو ماه بازی کنید. برخی ورزشیها میگفتند مگر ما را در جشنواره فجر راه میدهند که سینماییها وارد ورزش شدند در حالی که این افراد سالها در این رشته فعالیت میکردند. روز اول خیلیها نقد میکردند اما حضور بازیگران در فدراسیون تنیس تجربه موفقی بود.
* پدل در جای درست خود قرار گرفته است
تعداد زمینهای پدل به ادعای اهالی این رشته 20 -21 عدد بود ولی در سه سالی که در اختیار ما بوده به نزدیک 400 زمین رسیده است. پدل قدمتی 20 ساله دارد و چطور در این 20 سال 20 زمین داشت و در سه سال به 400 عدد رسید؟ اعتقاد دارم پدل در جای درست خود قرار گرفته است. جای پدل در اسکواش نبود. در حال حاضر آسیا هم روی پدل ما حساب باز کرده است.

* تلاش برای بازگشت گلزار
محمدرضا گلزار به دلیل مسائل شخصی از سمت سرپرستی تیم ملی پدل استعفا کرد و از دو ماه پیش در جریان بودم. شاید اتفاقات خوبی بیفتد و او برگردد. حضور گلزار در پدل مثبت بود و با روی باز از بازگشت او استقبال میکنم.
* برخی ورزشکاران رشتههای دیگر به سمت پدل آمدهاند
در حال سرمایهگذاری روی پدل هستیم. این رشته در بازیهای آسیایی خواهد بود و حتی احتمال دارد در المپیک جای اسکواش را بگیرد. پدل جامعه تنیس را کوچک نکرده و بر اساس دادههای ما هر دو رشد کردهاند و همگونی خوبی وجود دارد. اضافه شدن پیکلبال هم به این موضوع کمک کرده است. جالب است بدانید برخی ورزشکاران از رشتههای دیگر به سمت پدل آمدهاند. یکی از دلایل آن جوایزی است که میدهیم. در تنیس 300 میلیون و در پدل 200 میلیون جایزه در نظر گرفتهایم.
* انتظار نگاهی ویژهتر داریم
سه رشته سافتتنیس، پدل و پیکلبال به ما اضافه شدهاند و تنیس ساحلی را هم داریم. وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک میتوانند نگاهی ویژهتر به ما داشته باشند. انتظار داریم اعتبارات ما به خصوص از سمت کمیته افزایش پیدا کند. در پدل در بازیهای آسیایی 2030 قطر میتوانیم مدال بگیریم آن هم در شرایطی که هنوز یک سالن پدل و البته پیکلبال نداریم. این نقد به شرکت توسعه وارد است چرا که 800 نفر نیرو دارد و برای پرداخت آنها زمینها را اجاره میدهد. من و شما هم جای آقای ثابت قدم باشیم همین کار را میکنیم.
* پیشنهادی که فدراسیونها را صاحب اماکن ورزشی میکند
پیشنهادی برای شرکت توسعه دارم. این شرکت اعتبارات تملک داراییاش را برای ساخت ورزشگاههای بزرگ از دولت میگیرد. بیایید در راستای تبصره 5 ماده 69 قانون تنظیم، اموال مورد نیاز فدراسیونها را به آنها بدهید و دولت اجاره آن را پرداخت کند. مگر چقدر میشود؟ یک همت؟ یک همت، دو همت پولی برای دولت نیست. با این نگاه همه فدراسیونها صاحب اماکن ورزشی میشوند.
* هر کسی ارتباط بیشتری داشته باشد پول بیشتری از مجلس میگیرد
این واقعیت است که هر کسی ارتباط داشته باشد پول و بودجه بیشتری از مجلس دریافت میکند. لابی کردن قسمتی از کار است. در این میان دو نوع نگاه وجود دارد، یکی من که رئیس فدراسیون هستم و هر جا که میتوانم میروم تا برای فدراسیون پول تهیه کنم. در طرف مقابل وزارت ورزش است که میگوید خودش میخواهد پول بدهد تا بلکه از این طریق فدراسیونها پاسخگو باشند.
* مدل اداره ما در سیستم دولتی، کمونیستی است
باید قبول کنیم که صددرصد دولتی هستیم. شاید اصطلاح خوبی به کار نبرم و به صلاح من هم نباشد اما مدل اداره ما در سیستم دولتی، مدل کمونیستی است؛ میخواهیم همه چیز در اختیار خودمان باشد و حاضر نیستیم کار را به کسی بدهیم. میترسیم واگذار کنیم. میگوییم فساد میشود در حالی که فساد در جایی رخ میدهد که نظارت نباشد. در جاهای خصوصی مجمع هست و نظارت میشود و باید پاسخگو بود. قرار بود نهادهای دولتی به سمت عمومی غیر دولتی و در نهایت خصوصی بروند ولی اجازه این کار داده نشده است.

* ماجرای حکم خاندوزی وزیر اقتصاد دولت سیزدهم برای عزیزی
تخصص من مجلس است. 16 سال در دورههای هفتم، هشتم، نهم و دهم در مجلس مدیرکل بودم. در دولت سیزدهم وزیر اقتصاد حکم سرپرست معاونت امور حقوقی و مجلس این وزارتخانه را برای من زد اما بعد از صحبتی که داشتم عذرخواهی کردم چرا که احساس کردم نمیتوانم با ایشان کار کنم. در برخی از دولتها برخی افراد اشتباهی میآیند. شاید جای مرحوم رئیسی بودم فرد بهتری را برای وزارت اقتصاد انتخاب میکردم. وزارت اقتصاد آدمی میخواهد که جا افتادهتر باشد و پختهتر تصمیم بگیرد.
.
انتهای پیام/