به گزارش خبرگزاری تسنیم از کردستان، در جلسهای که تحت عنوان بررسی ظرفیتها و برنامهریزی برای ایجاد «ایرلاین استانی» برگزار و بهعنوان نشانهای از تحول مدیریتی جلوه داده شد، هیچچیز به اندازه عزل ناگهانی یکی از ارکان اصلی جلسه، چهار روز بعد، بیپشتوانهبودن آن را آشکار نکرد؛ رخدادی که نشان داد آنچه بهعنوان اقدام کارشناسی و تصمیم حاکمیتی معرفی شد، در عمل چیزی جز اقدامی فاقد پشتوانه کارشناسی کافی، بدون انسجام مدیریتی و فاقد ثبات تصمیمسازی نبوده است.
12 آذرماه، روابط عمومی استانداری کردستان خبری با این مضمون منتشر کرد: «نشست استاندار کردستان با رئیس سازمان هواپیمایی کشوری برای افزایش پروازهای سنندج و سقز و ایجاد ایرلاین اختصاصی کردستان»؛ همه چیز در ظاهر حسابشده و «ظاهراً» مبتنی بر برنامهریزی بود، حتی ذکر شد که «جمعی از سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز در این نشست حضور داشتند»؛ فرمول معمول برای تزریق «نمایش توسعه»: عکس یادگاری، تیترهای پرطمطراق و وعدههایی که معمولاً مبنای کارشناسی کافی ندارند.
اما فقط چهار روز بعد، تمام این چیدمان رسانهای فرو ریخت؛ حسین پورفرزانه، فردی که استاندار کردستان با او جلسه برگزار کرده بود، با حکم وزیر راه و شهرسازی برکنار شد. این اتفاق صرفاً «یک خبر» نبود؛ این نماد یک خطای ساختاری است، خطایی که از سطح روابطعمومی استانداری شروع میشود و در نهایت تصویر رسمی دولت در استان را تحت تأثیر قرار میدهد.
چطور ممکن است مجموعه روابطعمومی استانداری - از مدیر تا مشاور و تحلیلگران پشت صحنه - سادهترین روندهای پیشدستانه مدیریتی را بهطور کامل رصد نکند؟ در ساختار حکمرانی، زمانی که قرار است یک مقام ملی تغییر کند، نشانهها، زمزمهها و سیگنالهای رسانهای حداقل یک هفته قبل بروز مییابند؛ با این حال منصوبان استاندار در روابطعمومی استانداری، بهنظر میرسد این روند را مورد توجه قرار ندادهاند و حتی از گزارشهای رسانهای درباره احتمال انتصاب قریبالوقوع شیرودی نیز اطلاع کافی نداشتند.
این اشتباه کوچک نیست، این یک خطای محاسباتی قابل توجه است؛ استاندار با مجموعه همراهان وارد نشستی شد که 4 روز بعد طرف مذاکرهاش از ساختار رسمی دولت در مقام معاون وزیر حذف شد. این رخداد نشان میدهد که بر خلاف ظاهر، تصمیمگیریها از انسجام لازم برخوردار نبوده است؛ آسیبی که بیشتر متوجه تصویر نهادی و عملکرد اداری است تا فرد مشخص.
استانداری باید مرکز هماهنگی، ثبات، اشراف و مدیریت صحنه باشد، نه اینکه تبدیل شود به محل تولید خطای محاسباتی و ضعف در تحلیل تصمیمات و اینجا یک سؤال اساسیتر مطرح میشود: آیا سایر مشاوران استاندار کردستان هم به همین سبک مشاوره میدهند؟ وقتی حوزهای که باید «بازوی تحلیلی و رسانهای» استاندار باشد چنین ضعفهایی دارد، آیا حوزههای مهمتر عمرانی، اقتصادی - از همین جنس تحلیلهای ناکافی تغذیه میشوند؟
روابطعمومی در ساختار استانداری یک واحد تزئینی نیست؛ این واحد، محور راهبری ارتباطات دولت در استان است و یک خطای کوچک در این محور، میتواند باعث اختلال در ادراک عمومی و تضعیف تصویر مدیریتی شود و بیشک وقتی افرادی که استانداردهای رصد رسانهای حرفهای را نیاموختهاند، این حوزه را در دست میگیرند نتیجه کاملاً روشن است: تصویر مدیریتی استان با یک خبر اشتباه تحت تأثیر قرار میگیرد.
کردستان، که سالها با کمبود زیرساخت و فقدان سرمایهگذاری دستوپنجه نرم کرده، تابِ چنین بی مبالاتیهای رسانهای را ندارد و استانداری کردستان باید از این رخداد، یک درس روشن بگیرد: حکمرانی جای آزمون و خطای افرادی نیست که حتی حداقلهای تحلیل فضای محیطی و استانداردهای حرفهای تصمیمسازی را رعایت نمیکنند.
انتهای پیام/481